معنی رکاب زدن - جستجوی لغت در جدول جو
رکاب زدن
تهديداتها
ادامه...
تَهْدِيدَاتِهَا
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به عربی
رکاب زدن
Pedal
ادامه...
Pedal
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
رکاب زدن
pédaler
ادامه...
pédaler
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
رکاب زدن
প্যাডেল করা
ادامه...
প্যাডেল করা
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
رکاب زدن
پیڈل مارنا
ادامه...
پیڈل مارنا
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به اردو
رکاب زدن
kupiga peda
ادامه...
kupiga peda
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
رکاب زدن
ปั่นจักรยาน
ادامه...
ปั่นจักรยาน
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به تایلندی
رکاب زدن
pedalear
ادامه...
pedalear
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
رکاب زدن
in die Pedale treten
ادامه...
in die Pedale treten
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به آلمانی
رکاب زدن
крутити педалі
ادامه...
крутити педалі
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
رکاب زدن
pedałować
ادامه...
pedałować
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به لهستانی
رکاب زدن
蹬
ادامه...
蹬
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به چینی
رکاب زدن
pedalar
ادامه...
pedalar
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
رکاب زدن
pedalare
ادامه...
pedalare
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
رکاب زدن
trappen
ادامه...
trappen
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به هلندی
رکاب زدن
крутить педали
ادامه...
крутить педали
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به روسی
رکاب زدن
पैडल मारना
ادامه...
पैडल मारना
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به هندی
رکاب زدن
mengayuh
ادامه...
mengayuh
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
رکاب زدن
לדווש
ادامه...
לדווש
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به عبری
رکاب زدن
ペダルを漕ぐ
ادامه...
ペダルを漕ぐ
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
رکاب زدن
페달을 밟다
ادامه...
페달을 밟다
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به کره ای
رکاب زدن
pedala basmak
ادامه...
pedala basmak
تصویر رکاب زدن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رباب زدن
(تِ نَ / نِ گَ تَ)
رباب نواختن. زدن ساز رباب. نواختن رباب:
پنج قلاشیم در بیغوله ای
با حریفی کو رباب خوش زند.
انوری
ادامه...
رباب نواختن. زدن ساز رباب. نواختن رباب:
پنج قلاشیم در بیغوله ای
با حریفی کو رباب خوش زند.
انوری
لغت نامه دهخدا
تصویر نقاب زدن
نقاب زدن
نقاب بچهره کشیدن
ادامه...
نقاب بچهره کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر رکاب دادن
رکاب دادن
پیاله دادن، سواری دادن
ادامه...
پیاله دادن، سواری دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر طناب زدن
طناب زدن
پیمودن اندازه گرفتن پیمودن اندازه گرفتن
ادامه...
پیمودن اندازه گرفتن پیمودن اندازه گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
گلاب زدن
آغشته کردن با گلاب: عروس بخت در آن حجله با هزاران ناز شکسته کسمه و بر برگ گل گلاب زده. (حافظ)
ادامه...
آغشته کردن با گلاب: عروس بخت در آن حجله با هزاران ناز شکسته کسمه و بر برگ گل گلاب زده. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر طناب زدن
طناب زدن
((~. زَ دَ))
پیمودن، اندازه گرفتن
ادامه...
پیمودن، اندازه گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویر رباط زدن
رباط زدن
Lace
ادامه...
Lace
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر لعاب زدن
لعاب زدن
Glaze
ادامه...
Glaze
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر لعاب زدن
لعاب زدن
لُعاب زَدَن
glaciar
ادامه...
glaciar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر رباط زدن
رباط زدن
رُباط زَدَن
завязывать шнурки
ادامه...
завязывать шнурки
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر رباط زدن
رباط زدن
رُباط زَدَن
schnüren
ادامه...
schnüren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر لعاب زدن
لعاب زدن
لُعاب زَدَن
glasieren
ادامه...
glasieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر لعاب زدن
لعاب زدن
لُعاب زَدَن
szkliwić
ادامه...
szkliwić
دیکشنری فارسی به لهستانی